بگو تا کی ز شوق روی لیلی ، چو مجنون پریشان روزگاری . . . . اگرچه قلبم برای بودن کوچک است / اما برای همیشه مهمان این خانه کوچک باش . . . . جانم ز فراق ، رنج بسیار کشید / با رفتن تو همیشه آزار کشید
ما همسفر راه درازی بودیم / بین من و تو زمانه دیوار کشید . . . . آره من اونم که گفتم واسه چشم تو دیوونم
آره من قول داده بودم تا تهش باهات بمونم
ولی پس دادی نگامو زیر رگبار غرورت
من فقط یه کم شکستم ، خوب نگام کنی همونم . . . . برای تو که هیچ وقت یاد نگرفتی بد باشی ، یه دنیا خوبی آرزو میکنم . . . . دل رو زدم به دریا زدم برات پیامی / فقط برای اینکه نگی که بی مرامی ! . گفتی که دنیا را پر از غم دوست داری پس مطمئن هستم مرا هم دوست داری
گفتی نمی خواهی ببارم عشق ، اما شعر غریبی را که گفتم دوست داری . . . . دریاچه دل پاک و نجیبی دارد / بنگر که چه حالت غریبی دارد
آن موج که سر به صخره ها میکوبد / با من چه شباهت عجیبی دارد . . .
.
دوست داشته باش و زندگی کن ، زمان همیشه از آن تو نیست . . . . هر گاه قادر به شمردن قطرات باران شدی ، خواهی دانست که چقدر دوستت دارم . . . . گناه من گناه بی گناهیست / تمام هستی ام غرق سیاهیست
به هر کس دل دادم بی وفا شد / چو پابندش شدم از من جدا شد . . . . هر رهگذری محرم اسرار نگردد / صحرای نمکزار چمن زار نگردد
هر جا که رسیدی طرح رفاقت مکش ای دوست / هر بی سر و پا یار وفادار نگردد . . .